نتایج جستجوی عبارت «خلیل کلاهی دبستان فرهنگ اسلامی دبیرستان شهید بهشتی اهواز دزفول خرمشهر جاده کامیاران سنندج ۱۳۷۰/۲/۷» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
پماد سنگر و خمیر دندان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 زمانیکه گردان کمیل در خط خرمشهر مستقر بود. شهید عباسعلی دهقانی در تاریکی شب داخل سنگر به دنبال پماد سنگر «ضد پیشه» می‌گردد. یک عدد لوله پمادی را یافته و از آن استفاده می‌کند‌ و سایر بچه‌ها نیز آن را به سر و صورت خود می‌مالند. بعد از مدتی، از بوی پماد متوجه می‌شوند که به جای‌ "پماد سنگر"، "خمیر دندان" به سر و صورت خود مالیده‌اند‌.  ...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمدرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد رضا اميني »
در یک روز سرد زمستانی ـ نوزدهم بهمن سال ۱۳۴۷ ـ وجود پرحرارت و لطیف محمدرضا، در روستای سبز آباد رودخور گرمابخش خانواده‌ای مسلمان و متدین شد. دوران کودکی را در آرامش سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را تا مقطع چهارم دبستان در روستای چاه‌نصرویه ادامه داد، سپس به دلیل نبودن امکانات از ادامه تحصیل بازماند. بعد از آن همراه و همگام با پدر به امور کشاورزی پرداخت. ده سالی بیشتر از عمر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید منصور مظفری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سخن از پرستوی مهاجری است که فصل پرواز را دریافت و عاشقانه تا بی‌کرانه آسمان پر گشود و بال در بال فرشتگان پیچید و محو تماشای رخ یار شد. اولین روز بهمن‌ماه سال ۱۳۴۰ مصادف است با روز تولد مولودی که در آینده‌ای نه‌چندان دور، با خون خود درخت برومند اسلام را آبیاری کرد. منصور، در کانون گرم خانواده‌ای که مملو از عشق به قرآن و اسلام بود پرورش یافت. هفتمین بهار زندگی را پشت سر گذاشته بود که در...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -حجله گاه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت خونین وطن از خون یاران دجله گشته سنگر هر جبهه در جشن شهیدان حجله گشته با عروس مرگ هم آغوش در روز عروسی در سرور سرخشان خمپاره شمع و لاله گشته جای آجیل و نبات و نقل شیرین عروسی جانشین رگبار پرآوازه گلوله گشته شب فضای حجله از نور منورها چراغان گرمی انگیز شب دیدارشان صد شعله گشته مطربان...
زندگینامه آزاده و جانباز عابد سلمانی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عابد سلمانی نژاد فرزند غلامحسین، در سال 1347 در خانواده‌ای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان آباده طشک با موفقیت گذراند. ‌پس از پایان دوران راهنمائی بعلت نبودن دبیرستان در روستا و پاره‌ای مشکلات دیگر ترک تحصیل کرده و مشغول کشاورزی شد. وی در دو نوبت به جبهه اعزام شده است. بار اول از طرف بسیج و بار دوم برای انجام خدمت مقدس سربازی از طرف ارتش اعزام گردیده است....
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی محمد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی محمد نگهداری »
علی محمد، علَم بر دوش و لبیک بر لب در وادی عشق هروله می‌کرد و از دوست می‌خواست که اورا هم بر سفره خوان خود بخواند و از کاروان همرزمان شهیدش جدا نسازد. وی سال 1344 در روستای سلطان‌آباد بخش سرچهان شهرستان آباده ـ قبلاً از توابع شهرستان نی‌ریز بود ـ در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. روح تدین و حقیقت‌جویی حاکم بر خانواده، از او یک فرد متقی و با ایمان ساخت. نسبت...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید ابراهیم کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابراهيم کشاورز »
دهم شهریور ماه ۱۳۳۸ بود که چهره پاک و معصومش به روی جهان خاکی تبسم کرد و خانه‌ای را در روستایی از بخش نصیرآباد، شهرستان نی‌ریز پر از طراوت و شادمانی نمود. به امید اینکه همچون ابراهیم خلیل روزی تبر بردارد و گردن بت‌های زمانه را بشکند، نام او را ابراهیم نهادند و باتربیت اسلامی و عشق به فرزند او را پرورش دادند. دوره ابتدایی را در مدرسه معین‌آباد روستای نصیرآباد، با موفقیت و شور و شوق فراوان...
بهداری رزمی در عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی که در طول جنگ، معاونت بهداری رزمی را بعهده داشته است. در مورد تدابیر درمانی و اورژانسی مجروحین عملیات کربلای 5 می‌گوید: در منطقه عملیاتی کربلای 5، دو بیمارستان صحرایی راه‌اندازی شد‌. یکی ازپل‌های مهم عقبه، که ما را به ایستگاه راه آهن وصل می‌کرد توسط عراق بمباران شد‌ و ما قادر نبودیم مجروحان را بوسیله قطار اعزام کنیم‌. ناچار شدیم مجروحان را در اهواز نگهداریم. بطوریکه در یک روز15000 مجروح در شهر اهواز...
خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان می‌کنیم که خانواده‌ی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جمله‌ی یک مادر شهید است و نشانه‌ای تأسف‌بار از وضعیت قهرمانان ملی ما که  یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکه‌ای از وجودشان را! و حالا خانواده‌های آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشت‌های اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانه‌ها را می‌توان در برخی صحبت‌های مردم نیز دریافت؛ صحبت‌هایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید حسن احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
بسم الله الرحمن الرحیم قل یا ایها الکافرون، لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد.1 بگو: ای کافران، آنچه را شما می پرستید، من نمی پرستم و نه شما آنچه را من می‌پرستم می‌پرستید. اینجانب وصیت می‌کنم، اگر به مرگ طبیعی مردم، مرا تشییع نکنید، زیرا در جائیکه شهدای بخون خفته انقلاب هنوز جان نثار این درخت پر بار، یعنی اسلام عزیز می‌کنند، حس می‌کنم که حتی جسدم از آنان خجالت می‌کشد. ولی اگر شهید شدم، از آشنایان...